در زمانهای قدیم مردم کشورهای مختلفاز لباسهایی استفاده میکردند که با شرایط فرهنگی و جغرافیایی آنها تناسب داشت و به همین دلیل استفاده مداوم آن در طول سالها، باعث شد لباسهای خاصی به عنوان لباس ملی آن کشور شناخته شود، اما پس از انقلاب صنعتی، در بیشتر کشورها استفاده از لباسهای ملی جای خود را به لباسهای مدرن داد و در نتیجه پوشش بیشتر مردم جهان شبیه یکدیگر شد.
در تاریخ ایران شاهد پوششهای متنوعی هستیم که اگرچه در هر دوره تفاوتهایی با هم دارند ، اما الگوهای مشخصی همیشه در آنها ثابت بوده است. با گذر زمان و تغییر شرایط زندگی، در نوع پوشش مردم هم تفاوتهایی به وجود آمد تا جایی که امروزه پوشش مردم ایران هیچ شباهتی به آنچه در گذشته خود داشته است ندارد.
استفاده از لباسهای مدرن و کاربردی، امری بدیهی و غیر قابل اجتناب است، اما در روزگاری که ارتباطات فرهنگی روز به روز گستردهتر میشود، کشورهایی که دارای تاریخ کهن و قدمت فرهنگی هستند، سعی میکنند با بهره گرفتن از گذشته خود، از این داراییها به عنوان یک ابزار قدرت استفاده کنند.
در سالهای اخیر توجه به لباسهای محلی و یا آنچه به عنوان لباس سنتی معرفی شده است، بیشتر شده، اما چگونه میتوان از لباسها یا نقشهای سنتی استفاده کرد و هویت ایرانی را در همین لباسهای مدرن نشان داد؟
کتی فصیحی که رشته طراحی لباس را در پاریس خوانده است درباره استفاده از نمادهای ایرانی در لباسها گفت: تز پایان نامه من در ارتباط با ایران بود ولی وقتی مجموعه را نگاه میکردید شاید متوجه نمیشدید که طراح آن ایرانی بوده است. ما دوختهای سنتی بسیار زیبایی در دورههای قاجار و صفوی و ... داریم اما نکته مهم این است که در این دوره آدم باید نوآوری داشته باشد و به بته جقه و تکه دوزیهای ایرانی اکتفا نکند.
فصیحی افزود: تکرار این طرحها باعث شده همه کارها شبیه هم باشند و هر وقت اسمی از لباس ایرانی می آید همه یک تصور دارند. من واحدهای دوخت سنتی را گذرانده ام و در کارهای خودم هم با سنگ و سرمه دوزی روی لباس طرح ایجاد میکنم، اما این کار مدرن شده، یعنی تکنیک ایرانی است اما طرح آن سنتی نیست. به نظر من طراحان باید از کارهای قدیمی ایده بگیرند اما یک کار جدید انجام دهند، نه اینکه بگوییم این طرح ایرانی است و باید همیشه از آن استفاده کنیم.
سما نیکنام هم در مورد نحوه استفاده از نقوش سنتی عقیده دارد: طرحهای سنتی باید به صورت نشانههایی در کارها دیده شوند و مردم با آنها آشنا شوند. در بعضی از لباسهایی که من طراحی میکنم اشاره مستقیم به یک نقش یا طرح سنتی دارم و بیننده راحت متوجه ایرانی بودن آن می شود، مثل نقش بته جقه و ترمه که استقبال زیادی هم از آنها می شود. اما در بعضی از کارها اشاره مستقیم وجود ندارد و ما سعی میکنیم که در مورد آنها اطلاعاتی بدهیم تا بیننده متوجه ایرانی بودن طرح بشود و جالب است که بعد از توضیحات ما آنها متوجه می شوند که طرحها برایشان آشنا بوده است و قبلا آن را جایی دیده اند.
بهار نهرمونی، طراح لباس دیگری است که عقیده دارد پوشش اسلامی باید نشان دهنده هویت خاص هر کشور باشد و میگوید: مانتو که پوشش رسمی ما است برگرفته از لباسهای خارجی است ولی با استفاده از عناصر متعددی می توان هویت ایرانی آن را نشان داد. فرشهای ایرانی، کاشی، پارچههای عشایر و... نقشهای متنوعی دارند که به خوبی میتوان از آنها استفاده کرد.
با توجه به این نظرات، مشخص است که بیشتر طراحان لباس به استفاده از نقشها و نمادهای ایرانی توجه داشته و عقیده دارند این نقشها باید به شکلی مدرن و غیر تکراری استفاده شوند. اما نکتهای که در سالهای اخیر زیاد به چشم میخورد، عرضه لباسهایی با نام سنتی است که در آنها از نقشهای ایرانی به وفور و بدون خلاقیت استفاده شده است. این کار باعث شده دیدن این لباسها برای مردم بسیار تکراری شده و دید مثبتی به آن در میان مردم وجود نداشته باشد. بنابراین طراحان لباس باید با تفکر و خلاقیت بیشتری به استفاده از المانهای ایرانی بپردازند تا ضمن تولید لباسهایی با هویت ایرانی، محصولاتی جذاب برای مصرف کنندگان تولید کنند.
|